مدرسه

نبات رو کلاساي مادر و کودک ميبرم خيلي خيلي خوشش اومده

پلنم مقدمه سازي براي مهد رفتنه

حالا که مدرسه ها حضوري شدن کار هر روزش اينه مياد پشت پنجره اتاق خواب تو حياط مدرسه رو که پر از بچه هاست نگاه ميکنه

از صب تا ظهر چندين باااااار با تمرکز 

وختي هم تعطيل ميشن واميسته و نگاه ميکنه که مامان باباها ميان دنبال بچه ها. زنگ تفريح ها هم بعد مياد تعريف ميکنه برام.

دلم يه جوري ميشه برا کوچولوييش

خيلي کوچولوعه آخه

چقد بهش دلم نازکه نميدونيد

يه روز ميره مدرسه يني؟؟؟؟

يه روزم ريش و سيبيل در مياره

اينقده پوستش لطيف و نرمه انگار که به گلبرگ گل دس ميزنم

اينقده بوي خوبي ميده

اينقده قشنگ حرف ميزنه

بش ميگم تو دهنت عسل داري هميشه که اينقد شيرين حرف ميزني قلب منو شيرين ميکني؟؟

ميگه اوهوم دارم

ميميرم براش من

تجربيات من از ني ني داري- اين داستان ليسنينگ و اسپيکينگ

تجربيات من از ني ني داري-اين داستان شير شب

مدرسه